Dandelion

همه چیز از تو شروع می شود. از تویی که خود خواهانه مرا به پرواز دراوردی و حالا، خیلی سال است که از کنار هزاران ابر سفید، هزاران مرغابی آن بالاهای خیلی متفاوت با تمام دست نوشته های بشر، از روی خیلی خیلی دشت های ارغوانی رنگ که حتی در خواب هم هیچ کس نخواهد دید، ... می گذرم و گاه به گاه درختی که برای لحظه ای خوابم را در خود بگیرد و بگذارد آرام آرام، تا گذشتن قطره های مدام باران، در خیال پروانه ها فرو روم و بعد از هزاران سال، برسم به شهرها، خانه های چند طبقه، دست هایی که مقابل آتش شومینه ها گرم می شوند و هزاران خیابان ها و آدم ها و ساعت ها که بی خیال جیغ ها، فریاد ها، خنده ها، ... چشم به حقیقت هستی می بندند و می گذرند، ... می گذرند ... همه چیز از تو شروع شد ...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد