هوای گریه دارد، هبوط

جای سوال ندارد، دست های تو. دویده بودم راه مقدس عشق را تا حس کنم می توانم ببینم، می توانم گام بردارم و می شود نگاه کرد تو را. جای سوال نداشت، دست های تو، تا اینکه زدند ساقه نحیف زندگیم را. و پر شد حالم از حضور خالی چشم هایی آبی ...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد